کارآمدی یکی از اصلی ترین راهبردهای انقلاب اسلامی برای تحقق آرمان هایش می تواند باشد به طریقی که علاوه بر همسو کردن تمام دل ها و قلب ها به سمت خودش می تواند رقبا را نیز به چالش بکشد و با تجلی باورهایش در منصه ظهور علاوه بر در باغ سبز مدینه فاضله اش آن را ساخته و دیگران را نیز به آن دعوت کند.
اما سوال اصلی آن است که کارآمدی چگونه؟؟همه ما نیز دوست داریم کارآ باشیم سوال در چگونگی و راهکارهای رسیدن به آن است.
از جمله زمینه های کارآمدی که من می خواهم به
آن اشاره کنم مسئله ای جدی به نام شفاف سازی است. شفاف سازی به معنای آنکه
روابط و نهادها به طوری باهم ارتباط برقرار می کنند که علاوه بر نظارت نهادهای خاص
حتی مردم نیز از آن مطلع هستند و احتمال فساد نمی دهند.
به عبارت دیگر فاصله ی حقیقی مردم و جامعه ذی نفع از مسائل با آن نهاد یا
سازمان یا پدیده ی اجتماعی بسیار کم است.
این مسئله آن حلقه ی مفقوده ای در جامعه ماست که سبب شده فسادهایی خاص رخ دهد و کاری نیز از دست کسی برنیاید.
مسئله ی عدم پاسخگویی مسوولین به مردم و جوانان از جمله دلایل ایجاد فاصله ای بسیار زیاد بین صاحبان امکانات و سرمایه و مردم است که این پدیده خود باعث بوجود آمدن فساد می شود.
یکی از زمینه هایی که باعث شده ایرانیان اینقدر زندگی مخفی را بپسندند ممکن است رجوع کند به تاریخ اجتماعی خاص آنان همانطور که آنان سالیان سال در تقیه سر کردند و برای آنکه شناسایی نشوند فاصله خود را زیاد می کردند از دیگران حال نیز این خصیصه ی تقیه در شیعیان نهادینه شده و خود را از دیگران غیر همفکر برای ناآلودن دامن خود جدا می کنند .
لازم است باز نیز اشاره کنم آن چیزی که طبق روایات یک حکومت را از پای در می آورد مسئله ی ظلم و بی عدالتی است که مظهر اعلی آن فساد های اقتصادی،اجتماعی و سیاسی است که اگر شفافیت بین مسوولین و مردم نباشد گویی ما خود زمینه ساز فساد هستیم و به فساد ساختاری کمک می کنیم در حالی که ویژگی یک جامعه ی اسلامی شفاف بودن روابط و بین مسوولین و مردم است حتی شفافیت بین مردم و مردم.
ایجاد نوشته شدن اسناد بالادستی برای بوجود آمدن سبک زندگی شفاف و قانون هایی که بعضی از شفافیت ها را الزام آور کند و آموزش هایی از بدو ورود به اجتماع(مدرسه) و قرار دادن رسانه ها در جایگاه اصلی خود یعنی دیدبان حقوق عمومی می تواند در کمک به این امر بسیار موثر باشد.