با توجه به اینکه ایام محرم نزدیک است و آن زمان مناسبی برای شوخی نیست خواستم کمی با یکی از بهترین هیات های ایران اسلامی که جنبه ای جهانی هم برای خود دارد شوخی کنم!
هیاتی که در یکی از بهترین و گران ترین نقاط ایران یعنی شمال غرب تهران سکنی دارد و کسانی هم که به آن هیات می روند خانم و آقا مهندس هایی هستند که با کت و شلوار با اتویی خاص بعضا سینه می زنند و آقای دکتر نیز برای آن ها ذکر مصیبتی می خواند ماشین هایی هم که در اطراف و اکناف محل هیات پارک می شود واقعا مظهر ماشین هایی است که فقط تا مطب رفتند و برگشتن البته ناگفته نماند که بعضا پذیرایی هایی هم با مبالغ ناچیز به صرف چایی و بهترین کولوچه هایی که فلان کارتل اقتصادی از فلان شهر می فرستد و یا چندین هزار ظرف عدس پلو یا قیمه در چند شب پایانی زینت بخش محفل است.....البته ناگفته نماند که این هیات به تولید محتوایی جهانی مثلا برای رزمندگان سوریه ،عراق و...نیز به زبان های دیگر می پردازد تمامی اینها بخاطر تجلی کردن روحیه ی حسینی و حماسی در بدنه ی افرادی است که فقط برای منبر فلان حجه الاسلام و آقای دکتر می آیند است چرا که واقعا برای نفسی که می گذارند شبانه روز تلاش می کنند......
حالا از شوخی بگذریم که البته همه اش شوخی نبود و جدی هم زیاد داشت خواستم بگویم تکثر فرهنگی حتی در مذهبی ترین و هیاتی ترین مردم تهران و ....پیدا می شود می توان به مثابه ی کانال های مختلف تلویزیون تصورکرد که مثلا ده مدل کانال فقط برای هیاتی ها دارد...ما برای سیاست گذاری فرهنگی دقیق باید با شناخت عرصه موجود کسانی که از کانال های ما استفاده نمی کنند را شناسایی و برای آنها نیز برنامه مناسب تهیه کنیم طبعا اگر ما تهیه نکنیم دیگرانی هستند که تهیه کنند.
در نتیجه سیاست گذاری فرهنگی ارتباط وثیقی با تولید فرهنگ ،تولید متن،تولید معنا دارد هر کس که ایده بیشتری دارد برنده این جنگ تمدنی است.