در جامعه مدرن امروزی که روز به روز هم مدرن تر می شود رسانه ها  کار همبستگی و نگهداری این جامعه متشتت را بر عهده دارند که در میان آنها نقش فیلمهای سینمایی اگر از دیگران پررنگ ترنباشد کم رنگ تر نیست!

همانطورکه می دانیم هر کار رسانه ای و هنری از یک ایده شروع می شود و به بازنمود آن ایده در یک مستند ،خبر،سریال یا یک فیلم سینمایی می پردازد.
اکثر فیلم هایی که می بینیم در حال بازنمایی یکی از مشکلات جامعه مانند طلاق،رشوه ،فساد ،بدبختی و یا تحسین بعضی از ویژگی های جامعه ماست مانند عشق و ازدواج و جهاد و شهدت و یا ایثارگری و....حال باید دید که می توان انقلابی کپرنیکی (مبنایی که ریل گذاری ها را عوض می کند)کرد و جریان فیلمهای سینمایی یا سریالهای مان را عوض کرد؟؟

اگر ما سمت و سوی فیلمها و کارهای رسانه ای را به سمت ایجاد سوال در مخاطب ببریم یکی از تاثیرهای جدی آن می تواند بالا بردن سطح عقلانیت باشد در جامعه ای که پذیرش حرف از دیگران و اقناع دیگر یا بسیار بسیار دشوار شده و یا محال! پس باید او را به سمت فکر کردن سوق دهیم تا در این تکثر رسانه ها او با حرف "تو" در گیر باشد و فقط به تو فکر کند نه آنکه حرف تو را بپذیرد.

ایجاد سوال می تواند تغییراتی بنیادین حتی در رفتارهای فرد ایجاد کند بخاطر اینکه بعد از مشاهده آن اثر به دنبال پاسخ آن پرسش می افتد یعنی علاوه بر آنکه مثلا یک ساعت برای مشاهده اثر وقت گذاشته مثلا 20 دقیقه هم برای پاسخ آن دوندگی کرده که خود باعث افزایش هزینه فایده ی این آثار می شود.

لازم به ذکر است که این به معنای آن نیست که فیلم ها و آثار رسانه ای که به بازنمود مشکلات یا نکات مثبت فرد و جامعه و خانواده می پردازد را انکار کرد بلکه یک جریان دیگر در کنار این رود خروشان از کارهای رسانه ای نیز باید حضور داشته باشد که بتواند جمعی دیگر را به مخاطبان اضافه کند یا روی نقاط خاص تر مسائل و ایده ها تاثیر گذار باشد.