یکی از تجربه های تلخ نظام جمهوری اسلامی ایران که پس از حدود چهار دهه گاهی برای کشور صدماتی را وارد ساخته مسئله ای ست که من نام سهم خواهی را روی آن می گذارم.

در اوایل انقلاب به دلیل عدم استقرار نظام اسلامی و نظارت دقیق و شکل گیری ساختارهای آن انقلابیون خود بدون هیچ چشم داشتی پا در میدان گذاشتند و شروع به مبارزات در تمامی جبهه ها کردند از نبردهای تن به تن داخل کشور گرفته تا ایستادگی در برابر متجاوز بیرونی ...حال پس از استقرار حکومت و آرام گرفتن اوضاع آن عده ،دیگر مقامات رسمی که شاید چندان سابقه ی انقلابی ای نیز نداشته اند را به رسمیت نشناسند و بقیه را زیر بلیط نام خود چه خوب و چه بد ببرند.دیگر بعضی اوقات زور دیگران به آنها نمی رسد چون آنها روشی را در خلوت و غیر مجاری اصلی یافته اند و دنبال می کنند.

اما امروز...

یکی از مشکلات جدی نظام که  ولی امر مسلمین دستور به جمع کردن بسیجیانش را داده جهاد در عرصه هایی مانند فرهنگ ،جنگ نرم و...است عده ای در این بین تلاش می کنند که هر چه بهتر به درمان این معضل روز جامعه ایمانی مان بپردازند که البته امیدها بر این است که این جریان به زودی زود انشالله موفق شود اما بعد از رسیدن به نقطه ای مطلوب از فضای فرهنگی زمانی که وقت تقسیم غنائم می رسد بعد از پیروزی عده ای هستند که در این جهاد عدِّه و عٌدّه ای بیش از دیگران فراهم کردند و یا تلاششان در منطقه خود بیشتر به بار نشسته و شاید بسیاری از پیشرفت ها به واسطه آنها بوده.....

در این حالت که حکومت و دولت مرکزی با وجود اینکه برقرار است اگر بر کار اینها نظارت و حمایت و هدایتی نداشته باشد در چنان زمانی که برایتان ترسیم کردم حداقل قانون گریز می شوند و می گویند :«زمانی که شما نبودی کار را ما جمع کردیم» و یا بعضی دیگر الگوهایی که نظام آنها را اولویت اصلی می داند در حاشیه قرار می گیرد و اصلا برای آنها تره هم خرد نمی شود!!چرا که او را به رسمیت نمی شناسد و کارآ نمی داند.

این اتفاق را که از امروز هم می شود پیش بینی کرد را من قانون گریزی سهمبران می نامم ....حال درمان آن چیست؟؟

نظام اسلامی باید با به رسمیت شناختن هویت مستقل مجموعه ها و شرکت ها و ...که در این زمینه مشغول خدمت هستند برای آنها سیاست گذاری کند ،آنها را حمایت کند ،هدایت کند و گوشه ای از نقشه کلان فرهنگی را «او»به دیگری واگذار کند و با حمایت های خود جهت دهد.
این کار هم به روند تمدن سازی و اصلاحات فرهنگی جهت می دهد و هم سرعت و از آن اتفاق بسیار زشت و آسیب زا جلوگیری می کند.

از این بحث لزوم نقشه مهندسی فرهنگی کل کشور را به وضوح می توان دید.به امید اقدام و عمل!