یکی از نقش هایی که رسانه به معنای عام خود دارد خلق خاطره های عمومی ست که این مسئله می تواند در سیاست های کلان کارکرد داشته باشد.

برای توضیح این جمله نیاز است که دو موضوع روشن شود اولا رسانه چیست؟؟رسانه هر تولیدکننده ی پیامی است که یک جمعیتی کثیری را تحت تاثیر قرار می دهد در این تعریف ما پیوسته بودن حذف شده اما هنوز به توده اشاره ای داریم.

به عنوان مثال کتب درسی  اول ابتدایی هر دوره ی تحصیلی که بودید را اگر مطالعه کنید باعث می شود که بین تمامی کسانی که در دوره ی شما بودن نیز یک حس مشترک و یک خاطره جمعی مشترک بین شما و آنها بوجود می آید که اولا تا قبل از این نبود و ثانیا حال که به وجود آمده است باعث یک "هویت مشترک "بین کسانی است که از آن رسانه تا قبل از این استفاده می کرده اند.

در ادامه باید اشاره کنم کارکرد جدی این خاطرات علاوه بر یک احساس لذت نسبت به گذشته و یادآوری تلخ و شیرین های زندگی و ایجاد کلونی هایی در جامعه و پیوند خوردن هایی هرچند سست بین آنهاست چرا که این پیوند ها باعث می شود که مردم پس از گذشت عمر و هزینه کردن سرمایه های خود احساس پیشرفت و رشدی درخود و دیگران هم دوره های خود کنند.

و حال دوباره برمی گردیم به خود رسانه که اگر رسانه ها از مکتوب گرفته تا تصویری و از تصویری گرفته تا متحرک همگی در این کار می توانند نقش ایفا کنند ولی بر مدیران و مسوولان جامعه رواست که ازین فرصت بهره برداری کنند.

فروش کتاب هایی که به بیان خاطرات  دهه 60 می پردازد یا بازدید کلیپ هایی با این عنوان با حدود بازدید 100000بار درشبکه های اجتماعی که این حتما بیشترنیز خواهد شد دلیل بر این دارد که این حس نستالژیک برای مردم لذت آمیز است.

می توان از این لذت عمومی برای افزایش رضایت در جامعه استفاده کرد وهمچنین می تواند محتوایی برای سایر تولیدات رسانه ای تولیدکنندگان و تهیه کنندگان باشد.