مقدمه:تصور کنید جمعی ،گروهی یا ملتی در حال تلاش برای رسیدن به یک هدف بزرگ هستند آنها برای رسیدن به آن تمام تلاش خود را می کنند و حالت هایی متصور است برای رسیدن به اهداف......یکی از آنها ایجاد ساختار ،سازمان یا چنین نهادی است برای جلو بردن فعالیتشان در این حالت ما با مشکلاتی رو برو می شویم از جمله بی انگیزگی یا بی ارتباط بودن کار دیگران نسبت من،تضعیف دیگران،یا اگر کسی ضعیف باشد باید گروه را ترک کند و.....و حتی پس از چندی اهداف و ایده آل ها از بین می رود که به نوبه خود بسیار آسیب زاست......قضیه:مدیران برای برطرف کردن مشکلات موجود بین رفتار کارکنان دست به ساختن هویت و فرهنگی جدید در سازمان یا گروه خود می شوند به این معنا که تلاش می کنند با افزایش حقوق،انگیزه،استفاده از روش هایی موسوم به z یا روش های افزایش تعهد ،کمک کردن و تسهیل کردن رابطه ی بین خانواده و کار و ....تعهد و بهره وری را تا حد ممکن افزایش دهند.که این خود باعث حل مشکلاتی و افزایش مشکلاتی دیگر می شود.

برهان:در فرهنگ ایرانی-اسلامی ما بعضی از عناصر فرهنگی با اینکه ممکن است مثبت تلقی شود اما با توجه به شرایط فعلی کشور اثرات و پیامدهای منفی فراوانی نیز دارد مثلا اگر ما تمامی فاکتورهای فرهنگ سازمانی را بر روی بهره وری بگذاریم اخراج ها و توبیخ ها جز لاینفک کار ما خواهد بود و یا به مرور ساختارمان از ارگانیک ترین حالت به مکانیکی ترین حالت تغییرشکل خواهد داد."به تعبیری ساختار از جمله ویژگی هایش تصلب است و اهداف تا رفتار را به رکود و سکون دعوت می کند"به همین دلیل باید بین مفصل های این اعضاء روغن کاری شود و فضایی که حاکم است پیش برنده ،اخلاق مدار،باعث رشد شخصی و گروهی اعضاء با تعهد کاری و معنوی و از همه مهم تر که مانند بستری تمامی فاکتورهای یک سازمان خوب را در برمی گیرد تقرب افراد در بستر کار برای رضای خدا همان طور که در روایات به صورت جدی بحث شده مانند "الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله" و....که کسی که کار می کند مانند مجاهد است.

اما آن چیزی که ما به عنوان فرهنگ سازمانی و روح حاکم بر هر قسمت بجز تمایز آن با سایر قسمت ها لحاظ کردیم همانا جهاد است که حال می خواهیم به توضیح آن بپردازیم:

جهاد عنصری است که ساختار را تازه ،با نشاط و موجب خشک نشدن مفاصل بین اجزاء می شود.به عنوان مثال اهداف یک سازمان با اهدافی جهادی بالنده و هر روز بر عمق و سطوح جدید آن اضافه می شود.افراد سازمان نمی توانند برای رسیدن به آن آرمان لحظه ای صبر و تحمل کنند و با یک حرکت فوق العاده چه در بعد شخصی چه در بعد گروهی در تلاش هستند تا رضایت رهبر را به دست بیاورند و تمامی این تلاش ها مبتنی بر دیدگاهی کاملا دینی است که هر کسی بیشتر برای رسیدن به هدف تلاش کند اجر و ثوابش را ابتدائا در نزد خدا خواهد یافت. و او کاری که می کند در جهت موفقیت سازمان بهره اولش را جامعه اسلامی و خدمت به مردم در نظر می گیرد نه رزق شخصی ومادی خود.

با این دید ساختار هیچ گاه خشک و متصلب نمی شود و حتی قوانین نیز در نقطه ی ابتیممی می ایستند و جایگاه قوانین و قوانین بالاتر مطرح می شود این دید که روح قوانین همانا جهاد است سبب می شود مشکلاتی که برای افراد یک سازمان اتفاق می افتد به علت پیچیدگی شدید افراد در هم درون سازمانی حل شده و به بیرون جامعه منتقل نشود.

این روحیه باعث رشد همه جانبه شخصیت افراد سازمان می شود یعنی از بعد فردی شخص توانمند ،مثمره ثمر با تقوا و تلاش گر می شود و در بعد اجتماعی خدوم و با وفا نسبت به هزینه هایی که شده و مرتفع کننده ی مشکلات و حلال مسائل خواهد شد با ضابطه ی اینکه هیچ گاه تلاشش قطع نمی شود چون جهاد باعث رشد اهداف و پیشرفت تصاعدی لحظه به لحظه خواهد شد.و در بعد الهی نیز اون تماما کار خود را به خدا پیشکش می کند و منتظر است که اجر خود را در نزد او بیابد و برای رضایت او هر کاری که لازم باشد خواهد کرد.